قصه پائيز
سلام بر پائيز,سلام بر عشق،سلام بر تو رادمهرم پائيز را دوست مي دارم يه حس عجيب يه حس پراز خوبي و خاطره و دلتنگي ، فصل مشترك من و پدرت،فصلي كه در دل من جان گرفتي و خبر بودنت ابري ترين بهانه پائيز قصه ام شد وقتي كه وجودت اشك شوق را به چشمانم آورد فصلي كه نوزاد پانزده روزه من با ولع از شيره جانم مي مكيد و اتمام اين وابستگي نيز با پائيز بود ،چشمان زيبايت در اين فصل به روي دنيا باز شد و لبخندت اولين بار در اين فصل قشنگترين خاطره زندگيم شد و هزاران خاطره خوب پائيزي ديگر ،مي بيني جان مادر تقويم عمر من فصل پائيزش هميشه پررنگ تر است اين روزها به قدري دلتنگم كه هيچ كس و هيچ چيز نمي تواند مرحمي بر دلتنگيم باشد جز بودنت ،ياد آن روز...
نویسنده :
مامان فرناز
22:19